مدت ها قبل جستجوی خودم را با مراجعه به وبسایت نوکیا در رابطه با تلفنهای همراه جدیدشان آغاز کردم. این شرکت فنلاندی بیشترین انتخاب ها را ارائه میدهد، بهترین طراحی ها را دارد و یکی از محترمترین برندها در دنیاست. به این ترتیب انتخاب یک تلفن همراه بد در میان این کاتالوگ کار بسیار مشکلی بود. نوکیا امروزه سعی کرده مانند گذشته به کار خود ادامه دهد، با این وجود، تمام لینکهایی که در وبسایت نوکیا میبنید به وبسایت مایکروسافت هدایت میشود.
ما در دنیای متفاوتی از تلفن های همراه زندگی می کنیم اما چیزی که بیشترین ضربه را به نوکیا وارد کرد هجوم این همه تکنولوژی به دنیا بود.
امروزه بهترین تلفن همراه در دنیا کاملا از آلومینیوم پوشیده شده، با دوربینی فوق العاده که مکان مشخصی بر روی بدنهی ذستگاه دارد. در حالی که در سال ۲۰۱۰ نوکیا N8 این قابلیت را داشت. همین آیفون که در حال حاضر با تمام محبوبیتش بازار فروش را در اختیار دارد، حاصل همان چشم انداز نوکیا در نیمی از یک دهه پیش است: ترکیبی از بهترین دوربین با بهترین مواد، کنار آمدن با انواع کاربر. تنها ضعف این تلفن همراه نرم افزار آن بود. نوکیا N8 از نظر طراحی مشکلی نداشت و با داشتن ضبط ویدئوی اچدی (۷۲۰پی) در اوایل سال ۲۰۱۰ آماده معرفی و عرضه بود. اما مشکلاتی که نسخهی سیمبیان ایجاد کرد سبب شد ارائهی آن تاخیر داشته باشد و در سپتامبر عرضه شود. سخت افزار نیز به وسیلهی مشکلاتی که نرم افزار داشت، آسیب دید. در همان زمان یک کارمند نوکیا گفت که تا چند هفته قبل از عرضهی محصول مشغول توسعهی نرم افزار آن بودند تا بتوانند بهترین حالت یک پارچگی نرم افزار و سخت افزار را رائه دهند.
او با لبخندی گفت این بزرگ است اما به نوبهی خودش بسیار سبک و زیباست.
نه! آنها کلمههایی از فیل شیلر برای توصیف آیفون ۶ پلاس اپل نبود، آنها توضیحاتی از انسی ونجوکی برای معرفی نوکیا E7 را در سال ۲۰۱۰ بودند. E7 در آن زمان با صفحه نمایش ۴ اینچی جزء صفحه نمایشگرهای بزرگ محسوب میشده است، اما نوکیا میدانست کاربران چه چیز را ترجیح خواهند داد. ادامهی این معرفی را در سپتامبر ۲۰۱۰ ببینید، صحبتهایی هم در مورد سرویس شخصی سازی موقعیت (که شباهتی به Google Now ندارد) میشود. گفتههای معاونت اجرایی نوکیا در آن زمان نیکلاس ساوندر، بیشتر هدف و دوراندیشی نوکیا در بهترین بودن در زمینهی نقشه و موقعیت یابی بود.
بزرگترین شکست نوکیا در عدم پذیرش تغییرات بزرگ بود. این شرکت بذرهای نابودیش را از سالها پیش پاشیده بود، زمانی که شعار “the familiarity of the new” را برای ارتقای تلفن همراهش سر داد. آنها میترسیدند که کاربران فعلی با تغییرات بیش از حد کنار نیایند، پس با انتخاب سیستم عاملی که برای آینده مناسب نبود به این ترس پایان دادند. با این حال نوکیا میدانست با انجام این اشتباه ممکن است آیندهی خود را به خطر بیاندازد.
پرش به اندروید به عنوان میانبری برای در مسیر رقابت قرار دادن نرم افزار نوکیا بسیار مورد حمایت قرار گرفت. اما انسی ونجوکی، آن ایده را به عنوان راه حل موقت رد کرد، چرا که هیچ تفاوتی نسبت به «خرابکاری در شلوارتان برای گرم نگهداشتن خود در زمستان» نداشت! من در میان کسانی بودم که به عقیدهی آنها این تفکر اشتباه بود، اما مشکلات مالی اخیر اچ تی سی، موتورولا و سونی به او فهماند که باید بیشتر پیشگو باشید تا پارانویا. به جز گوگل، سامسونگ و مایکروسافت هیچکس با فروش تلفنهای همراه اندروید درآمد واقعی ندارد.
نوکیا N9 پرده برداری شد، اما به میگو (MeeGo) شانس دوم داده نشده بود.
در نهایت نوکیا مجبور به ایجاد یک تغییر شد، به همین خاطر ویندوز فون مایکروسافت را به عنوان یک سیستم عامل برای ساخت آینده، انتخاب کرد. ساخت و ساز این پروژه هنوز ادامه دارد اگرچه دیگر نام نوکیا را با خود حمل نمی کند. قبل از ویندوز فون نگاهی اجمالی به معرفی نوکیا N9 داشتیم. این پروژه متن باز میگو (MeeGo) که نوکیا به عنوان جانشین سیمبیان آن را توسعه داده بود را اجرا کرد و این ماجرا، نفس تازهای به سخت افزارها و نرم افزارهای نوکیا برای طراحی تلفنهای همراه داد.
طراحی N9 به گونه ای بود که نگاه کردن به آن خوشایند و لمس کردن آن لذت بخش بود و عضوی از خانوادهی ویندوز فون را ارائه کرد که امروزه از نسل آن Lumia 730 بوجود آمده است. بسیاری از ویژگیهای N9 در دیگر تلفنهای همراه نیز وجود داشت، همانند صفحهی لمسی، مولتی تسکینگ و … این تلفن همراهی بود که از آن به عنوان یک انقلاب در محصولات نوکیا یاد میشود. با این حال توسعه میگو (MeeGo) به سرعتی که رئیس جدید نوکیا، استفان آرزو میکرد، پیش نمیرفت و اپلیکیشن قابل ذکری هم در مورد آن وجود نداشت. بنابراین N9 و خانوادهاش به دلیل عملکرد مایکروسافت کنار گذاشته شدند.
چشم انداز نوکیا در سال ۲۰۰۷ به طور قابل ملاحظهای شبیه به اپل بود.
متاسفانه لیست محصولاتی که نوکیا قصد عرضهی آنها را داشت، در طولانی مدت به شکست تبدیل شد. به عنوان مثال یکی دیگر از پیش بینیهای انسی ونجوکی که اغراق آمیز به نظر می رسید، این بود که در گوشیها DSLRها را با دوربین ها جایگزین کند. حرفای اون عجیب و مسخره بود اما با نگاه کردن به آیفون های جدید، پاناسونیک CM1 و نوکیا LUMIA 1020 میتوان فهمید که در حال حاضر گزینههای بسیاری خوبی وجود دارد که کاربران دست از دوربینهای بزرگ و حرفهای بردارند. البته پیش بینیهای نوکیا به خوبی سقوط شکوهمندانهاش نیست. مثل Palm با webOS ، اینتل با دستگاه های اینترنت قابل حمل و حتی زیراکس با رابط کاربری گرافیکی، نوکیا هم بارها و بارها نشان داد داشتن اولین ایده لزوما باعث موفقیت یک برند نمیشود.
در واقع اولین بودن هیج تضمینی برای موفقیت نیست.
قبل از اینکه آیفون اپلیکیشن و اندروید نقشه داشته باشد، نوکیا هر دوی آنها را داشت. امروزه جدیدترین و بهترین تلفن های همراه هوشمند بدون فلز یا تمام فلز مصنوعی هم وجود ندارد. اگر نرم افزار نوکیا به خوبی آینده نگری و سخت افزار آن بود بازدید من به وبسایت آنها هنوز هم به اندازه ی بار اول هیجان داشت. در عوض من در حال خیره شدن به مربع نوکیا هستم که در آینده قرار است به لوگوی مایکروسافت می پیوندد.