به جرات میتوان گفت امروزه در نقطهای هستیم که کامپیوترها جای خود را به تبلتها دادهاند؛ تبلتهایی که ارزانتراند و حمل و نقلشان راحتر است. همین دو عامل به خودیِ خود کافی است تا تبلتها به دستگاه اصلی برای جستجو و مصرف آنلاین مردم تبدیل شود. یکی از گزارشهای تجزیه و تحلیل تبلتها را بخوانید؛ تقریبا همهی آنها به این موضوع اذعان کردهاند که در سال ۲۰۱۴ تبلتها همهی حد و مرزها را خواهند شکست.
در جدیدترین گزارش Canalys پیش بینی شده است که ۵۰٪ از محمولههای کامپیوتر را تبلتها اختصاص خواهند داد. همچنین براساس گزارشها در سه ماههی اول سال ۲۰۱۳، تعداد تبلتهایی که روانهی بازار شدهاند از مرز یک میلیون دستگاه در روز گذشت (نرخ جهانی تولد ۳۷۰.۰۰۰ نفر در روز است).
در کنفرانس اخیر سازمان ناشران حرفهای،مدیر انتشارات کوند نست (Condé Nast) آقای نیکولاس کالریج اعلام کرد که فرمت و شکل ABC در حال منسوخ شدن است و در فکر فروش از طریق تبلتها هستند.
بنابراین با تبلتهایی که تعدادشان از نوزادان تازه به دنیا آمده هم بیشتر است، کاربران به وضوح ترجیح میدهند که مطالب خود را از منابع دیجیتال آنها بخوانند. ناشران به شدت به دنبال تغییر فرمت نوشتههای خود هستند، به شکلی که کاربران تلفنهای همراه را نیز به مخاطبان خود اضافه کنند.
بسیاری از انتشاراتیها مطالب خود را به صورت دیجیتال نیز در اختیار کاربران گذاشتهاند؛ اما کاربران همیشه توقع دارند که هر چیز آنلاینی باید رایگان باشد. کار سختی است؛ مشترکان روزنامهها و مجلهها را که از نسخهی چاپی استفاده میکردند به سمت نسخههای تبلت سوق دهند و یا فقط به درآمد حاصل از تبلیغات فکر کنند. ده سال قبل فقط روزنامه بود و صفحهی اول آن که کسی توجهی به قیمت روی آن نمیکرد.
این تغییر و تحول خود کاری سنگین و نیازمند تلاشی بسیار است، اما سیستمهای pay-wall (دسترسی به بخشهایی از سایت در قبال پرداخت پول) باعث پیشرفتهای زیادی شدهاند. روزنامهی تایمز سیستم پی وال آنلاین خود را در سال ۲۰۱۰ راه اندازی کرد و امروز تقریبا ۱۴۰.۰۰۰ مشترک دیجیتال (اکثرا کاربران تبلتها) دارد. همچنین روزنامهی نیویورک تایمز پی وال آنلاین خود را در سال ۲۰۱۰ راه اندازی کرد که این اجازه را هم به کاربر میدهد که در هر ماه به ۱۰ مقالهی رایگان دسترسی داشته باشد. و در سال ۲۰۱۲ مشترکان دیجیتال آنها به ۶۴۰.۰۰۰ نفر رسید.
فایننشال تایمز از مدل اشتراک آنلاین بهره گرفت که حالا نزدیک به ۳۲۸.۰۰۰ مشترک دیجیتال دارد که این مقدار برای نسخه ی چاپی آن روزانه ۲۴۰.۰۰۰ نفر است.
یکی از عوامل مهم موفیقت این روزنامهها این است که نسخهی دیجیتالی آنها در سرتاسر جهان در دسترس مردم است. مجلهی British Journal of Photography معمولا ماهیانه منتشر میشود و نسخه ی چاپی آن بعضی اوقات به قدری حجیم است که وزن آن به یک کیلوگرم میرسد و ارسال این مجله به نقاط مختلف دنیا هزینهی زیادی را میطلبد. اما نسخهی تبلتی این مجله به تازگی به یکی از موفقترین مجلههای آیپد در دنیا تبدیل شده است. مدیر کوند نست گفت که ۵۷٪ از فروش نسخهی آیپد این شرکت، خارج مرزها رقم میخورد.
پس یعنی فقط کافی است که اپلیکشین مجله و روزنامهها را در اپ استورها بگذاریم و خود را آمادهی شمارش پول کنیم؟ نه. باید به نکتههای دیگری هم توجه کرد.
فرهنگهای گوناگون موجب تفاوتهای بزرگ میشود
مثلا کشورهای عرب زبان را تصور کنید. اپلیکیشنی رایگان در بین این مردم بسیار طرفدار پیدا میکند، ممکن است هزاران بار دانلود شود و بهترین رتبهها را در بین اپلیکشینها دریافت کند. اما تبدیل این مصرف کنندگان که به صورت رایگان از این برنامه استفاده میکنند به مشترکانی که می بایست پول بابت استفاده از آن پرداخت کنند، کار دشواری است.
این در حالی است که کاربران غربی تمایل دارند که مشترک یک برنامه شوند؛ آنها تحمل کرش کردن اپلیکیشنها را ندارند. ممکن است این برنامه فقط یک بار درست عمل نکند اما شما باید انتظار این را داشته باشید که به محصولتان یک ستاره امتیار بدهند و نظرات نه چندان جالب در مورد آن بنویسند.
سیستم عاملها را در نظر بگیرید
سهم بازار اندروید بسیار گستره است، اما روند خرید موجب رکود استفاده از اپلیکیشن در این سیستم عامل میشود. کاربران iOS مراحل کمتری را برای خرید یک اپلیکشین طی میکنند و اپل محیط امن و قابل اعتمادی را برای مردم فراهم کرده است که راحتر میتوانند خرید خود را انجام دهند.
بعلاوه کاربران اپل بیشتر از سایرین به علم و تکنولوژی علاقهمند هستند. همهی این عوامل باهم سبب میشود که این کاربران، مصرف کنندگان با ارزشی باشند. اینها را با کاربران اندرویدی مقایسه کنید که ممکن است دستگاهی ارزانتر داشته باشند، نه تنها این مخاطبان تمایل کمتری به خرید برنامه دارند بلکه اپلیکیشن کمتری دانلود میکنند.
داشتن این شرایط برای اندروید یک مقدار مشکل ساز است و آن اعتماد و اطمینانی که محیط کاربری اپل میدهد را ایجاد نمیکند. پیش بینی میکنیم که این شرایط با گذشت زمان تغییر کند و محیط کاربری اندروید نیز از لحاظ امنیت و اطمنیان به درجههای بالاتری برسد، اما هنوز هم ۶ سال بین این دو فاصله است.
بازاریابی از جمله چالشهای بزرگ در زمان انتشار اپلیکیشن است
شناخت کاربران تلفنهای همراه بسیار مهم است، اما از آن مهمتر دست یابی به کاربران بالقوه در همان مرحلهی اول است.
هزاران اپلیکیشن در بازار وجود دارد که تنها تعداد انگشت شماری از آنان که در صفحهی اصلی اپ استورها هستند، به چشم کاربر میآید. اگر شما هم به بازاریابی توجهی نکنید، هزینهای که برای برنامه نویسی آن صرف کردهاید، به هدر میرود.
نسبت هزینهی مصرف شده برای بازاریابی و توسعهی اپلیکیشن میباسیت ۹۰ به ۱۰ باشد. بسیاری از مردم هزینهای برای بازاریابی نمیکنند و اپلیکیشن آنها در معرض عموم قرار نمیگیرد و بازده سرمایه گذاری مورد نظرشان را کسب نمیکنند.
در روند بازاریابی میبایست بخشی از هزینهها را برای اپ استورها صرف کنید تا اپلیکیشن شما دیده شود. خیلی از اپلیکیشنها حتی در اپ استورها هم به خوبی دیده نمیشوند چراکه برچسب مناسب را انتخاب نکردهاند و یا در طبقه بندی درستی قرار نگرفتهاند و در هنگام جستجو در جوابهای کاربر قرار نمی گیرند. موفقیت سریع زمانی است که بتوان اپلیکیشن را به نمایش گذاشت.
شما میبایست قادر به پیگیری برنامه خود باشید
فقط برنامه نویسی و بازاریابی کافی نیست، مراحلی که کاربر بعد از نصب نیز طی میکند، مهم است و باید برای آن هم برنامه ریزی کرد. شما باید بتوانید نظرات و انتقادهای کاربران را بررسی کنید.
برندهای بزرگتر فرض را بر این میگذارند که کاربر اپلیکیشن را خریداری و دانلود می کند. دغدغهی اصلی آنها بعد از نصب برنامه است. آنها میخواهند که کاربران را فعال کنند و آنها را در مسیر اهداف انتخاب شدهشان سوق دهند. اگر شما به فکر پیگیری بعد از نصب برنامه نباشید، به هیچ کدام از این اهداف نخواهید رسید. هیچ وقت بدون پیگیری، برنامهای را وارد بازار نکنید.
برای ناشران سال ۲۰۱۴ سال تبلتها خواهد بود. اما هرکس که در این اکوسیستم دخیل است باید اول رویکرد خود را به سمت تلفنهای همراه سوق دهد. این موضوع باعث میشود که با لمس تجربههای کاربر، او را به خوبی درک کنیم؛ از دستگاهها و تفاوتهای فرهنگی تا فعالیت در محیط اپپلیکیشنها.