وقتی بازاریاب ها از فرد دیگری مشاوره می گیرند معمولا به دنبال این هستند که بفهمند که از این به بعد باید چه کارهایی را انجام دهند ولی در واقعیت ممکن است بازخوردی که دریافت می کنند درباره ی مسائلی باشد که باید از انجام دادن آن ها پرهیز کنند. همین مسئله در کسب و کار تبلیغات موبایلی به فرآیند هایی بر می گردد که جلوگیری از آن ها واجب است و یا اگر متوقف شدن آن ها اصلا میسر نیست باید به طور کامل از محصول حذف شود.

شاید برخی از کارآفرینان به دنبال اپلیکیشن های معروف بروند و ویژگی های موفقیت آمیز آن ها را کپی کنند تا بتوانند اپلیکیشنی برای خودشان طراحی کنند. این کار اشتباه بزرگی ست. امکاناتی که در اپلیکیشن های مختلف قرار داده می شود نمی تواند باعث بوجود آمدن موفقیت های یکسان در آن ها شود. هر اپلیکیشن نیازها  و مسیر حرکتی خاص خود را دارد.

لیستی که برای شما تهیه کرده ایم شامل امکانات در اپلیکیشن هایی ست که به بدترین شیوه ی ممکن مورد استفاده قرار گرفته اند. اگر کسب و کار شما هم با اپلیکیشن های موبایلی مرتبط است بهتر است به این لیست نگاهی بیندازید تا این اشتباهات را تکرار نکنید.

2

امکان به اشتراک گذاری

این امکان موقعیتی فراهم می کند که در مدت زمان کوتاهی تعداد زیادی از کاربران با اپلیکیشن مورد نظر آشنا شوند. اپلیکیشن هایی که امکان برقراری ارتباط بین کاربران به وجود نمی آورند و برای این کار کوچکترین تلاشی نمی کنند احتمالا اصلا به آن احتیاج ندارند. متاسفانه چون به اشتراک گذاری به یکی از اجزای مهم و اصلی صنعت اپلیکیشن ها بدل شده نمی توانیم موقعیت اپلیکیشن را به درستی بسنجیم و به اجبار از این امکان در اپلیکیشن استفاده می کنیم.

به عنوان مثال یک اپلیکیشن آلارم ساعت را در نظر بگیرید. چنین برنامه ای برای رسیدن به هدف نهایی خود هیچ احتیاجی به برقراری ارتباط میان کاربران ندارد. اضافه کردن امکان به اشتراک گذاری می تواند کار نسنجیده ای محسوب شود چون هیچ چیزی برای به اشتراک گذاشتن میان کاربران وجود ندارد.

در این شرایط من به اپلیکیشن سازان پیشنهاد می کنم که یکی از روش های زیر را در پیش بگیرند: امکان به اشتراک گذاشتن اپ را کنار بگذارید و فضایی مناسب درون آن ایجاد کنید. شما می توانید با بوجود آوردن اپلیکیشنی با کیفیت کاربران را تشویق کنید که بصورت خودجوش برنامه را به دوستان معرفی کنند. به عنوان مثال می توانید کاری کنید که هر کاربر به بقیه ی دوستان خود بگوید که پیش از بیدار شدن چند بار دکمه ی snooze را فشار داده.

3

بازی

دقیقا مثل امکان به اشتراک گذاری، طراحی یک بازی تحت شرایط مناسب قدمی منطقی به شمار می رود. در بعضی از اپلیکیشن های اجتماعی رقابت در بازی جذابیت ایجاد می کند و می تواند هر کاربر را به اپلیکیشن برگرداند تا بتواند امتیاز بیشتری کسب کند. با این حال روش های زیادی برای جذب کاربران به محصولات موبایلی وجود دارد که در میان همه ی آن ها بازی می تواند هم گیج کننده و هم غیرضروری باشد.

بهتر است به سال 2011 نگاهی بیندازیم که به گوگل ویژگی جدیدی افزوده شد بطوری که هرچقدر کاربران در مورد یک موضوع خاص مطالب بیشتری مطالعه می کردند امتیاز کسب می کردند. آیا این امکانات ارزش خاصی دارند؟ آیا تعداد مقاله های خوانده شده اصلا اهمیت دارد؟

4

تعداد زیادی از کاربران احتمالا جواب منفی می دهند. این امکانات گیج کننده و بدون استفاده ماندند و نتوانستند به گوگل در جهت دست یافتن به اهدافش کمک کنند. مثال دیگر این چنینی swarm است که به کاربرانی که در طول 30 روز به بیشترین دفعات به یک وبسایت خاص وارد می شدند نشان مدیر می داد. این ویژگی دقیقا مانند امکانات گوگل با بازخوردی منفی روبرو شد و برای کاربران هیچ فایده ای نداشت.

یک بازی نامطلوب نمی تواند کاربران را اذیت کند با این حال هیچ کس نمی تواند در مورد ضروری بودن یا نبودن آن نظر قطعی بدهد. هر تصمیم گیری اشتباه که با بازخورد منفی همراه شود می تواند روی ارزش کلی محصول شما تاثیر گذار باشد.

مکان سنجی

مکان سنجی توانسته خیلی از اپلیکیشن ها را به قله ی هدف برساند مثل Tinder، Snapchat و Foursquare اپلیکیشن هایی هستند که با استفاده از این امکان به تمام اهداف خود رسیدند ولی بعضی از اپلیکیشن ها اصلا متوجه معنای واقعی آن نشدند. از زمانی که این ویژگی توانست اپلیکیشن های زیادی را به موفقیت برساند استفاده از این امکان در میان دیگر اپلیکیشن ها رواج پیدا کرد ولی هیچ کس به این مسئله توجه نمی کند که آیا واقعا اضافه شدن این امکانات در جهت اهداف اپلیکیشن است؟

چنین دولوپر هایی نه تنها از امکانات غیر ضروری در اپلیکیشن ها استفاده می کنند و آن را از حالت عادی پیچیده تر می کنند بلکه به بدترین حالت ممکن روی کاربران تاثیر می گذارند. چون زمانی که اپلیکیشن از کاربر ها می خواهد که موقعیت مکانی خود را به اشتراک بگذارند آن ها از انجام این کار خودداری می کنند و خیلی از آن ها حتی برنامه ی مورد نظر را به کلی پاک می کنند.

اگر شما هم امکان مکان سنجی را در اپلیکیشن خود قرار دادید و دلیلتان برای انجام آن این بود که بقیه ی برنامه ها هم چنین کاری انجام داده اند بهتر است هر چه سریع تر آن را از اپلیکیشن خود بردارید.

5

ساخت حساب کاربری و صفحه ی شخصی

تقاضا از کاربران برای ساخت یک صفحه ی شخصی به ده سال پیش بر می گردد یعنی زمانی که شبکه های اجتماعی رواج پیدا کردند. در آن زمان کاربران از این ایده که یک صفحه متعلق به خودشان داشتند لذت می بردند. آن ها می توانستند اطلاعات را ویرایش کنند،مطالب را به اشتراک بگذارند و در مورد خودشان با دوستانشان اطلاعاتی رد و بدل کنند. این صفحه های شخصی محبوبیت پیدا کردند و حالا روی خیلی از اپلیکیشن های موبایلی مورد استفاده قرار می گیرند.

مخصوصا در اپلیکیشن های اجتماعی و مربوط به بازی، کاربران قادر هستند که یک صفحه ی شخصی راه اندازی و ویرایش کنند. ولی در مقابل خیلی از اپلیکیشن ها تصور می کنند که ایده ی ساخت یک صفحه ی شخصی دیگر خیلی قدیمی شده و آن را به کلی حذف می کنند. ولی اصلا نمی دانند که این تصمیم می تواند روی تجربه ی کاربران چه تاثیری داشته باشد. به عنوان مثال در اپلیکیشن اسکایپ هر کاربر می تواند برای خود یک صفحه و status داشته باشد ولی هیچ فضای اضافی برای مشاهده ی اطلاعات بیشتر اختصاص داده نشده. همه چیز باید در نام و عکس کاربر خلاصه شود.

این مسئله می تواند برای اپلیکیشن ها یک عامل عقب گرد محسوب شود و علت آن دو پدیده ی مختلف است: اول اینکه می تواند همه چیز را بیش از حد پیچیده کند و دوم این که ممکن است کابران هیچ تمایلی به ساخت صفحه نداشته باشند. در نهایت یک شبکه ی اجتماعی فوق العاده فعال می توند ساکن و راکد به نظر برسد.

ارزایابی امکانات اپلیکیشن ها برای کارآفرینان کاری بس دشوار است. آن ها مدت زیاد از زمان خود را به توسعه ی این امکانات اختصاص می دهند و نمی توانند با این واقعیت کنار بیایند که بعضی از این امکانات هیچ فایده ای برای آن ها ندارد. گاهی اوقات لازم است که اپلیکیشن سازان یک قدم به عقب برگردند و به تمام جوانب اپلیکیشن یک دید کلی داشته باشند. همین آگاهی می تواند در زمان تصمیم گیری به کمک آن ها برود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *