شرکتهای بزرگ تکنولوژی شباهت بسیار زیادی به زیردریایی دارند. آنها بدون سرو صدا وارد فضاهای جدید میشوند بدون اینکه چیزی به کسی بگویند. اما هرازگاهی زمزمههایی به گوش میرسد مانند فرصتهای شغلی عجیب و غریب که در وبسایتهایشان ظاهر میشود. جدیدترین مساله قابل توجه این است که گوگل و فیسبوک چه کارهایی در اینترنت انجام دادهاند که تحولات زیادی به وجود آورده است. در سالهای اول شروع کارشان، گوگل و فیسبوک از طرح و ساختار اینترنتی که برای همه کارآمد و مفید بود استفاده کردند. اما زمانی که شرکتهایشان بزرگ و بزرگتر شد، شروع به توسعه دادن راه حلهای اختصاصی خودشان کردند به طوری که میتوانستند حجم هنگفت و غیر قابل تصوری از اطلاعات را تا جایی که ممکن است در اسرع وقت، با اطمینان بیشتر و مبلغ پایینتر به دست کاربران برسانند.
به عنوان مثال، هنری فورد، در دهه ۱۹۲۰ میلادی، توانست با ساختن کارخانه تولید فولاد و خریدن ذخایر سنگ آهن نیازهایش برای ساخت ماشین را به طور بهتر و کاملتر کنترل کند. برای شرکتهای غول آسای اینترنتی نیز که دربردارنده حجم زیادی از اطلاعات هستند، کنترل درست و دقیق این اطلاعات در دنیای مدرن و امروزی، نیازمند ستون محکم و قویای است که شامل امکاناتی مانند نصب هزاران سرور بزرگ در مکانهایی نزدیک به کاربران میباشد. و در مورد گوگل میتوان گفت، این شرکت باید تمام اطلاعات را مستقیما به کاربران تحویل دهد.
نگاه دقیقتری به تبلیغ اخیر گوگل برای شغل جدید «طراح آیپی» داشته باشید. گوگل این تبلیغ را اینگونه شروع میکند:
ما بزرگترین قسمت ساختار و ستون آیپی را کنترل میکنیم. حجم بسیار عظیمی از نرافیک جهانی اینترنت به ما و همچنین طراحان و نابغههای تکنولوژی که به بقای ما کمک میکنند بستگی دارد.» در حال حاضر گوگل به دنبال کسی است که «مسؤلیت آنالیز، تعریف و توسعه مستمر طرح آیپی مبدأ به مقصد (end to end) را بر عهده بگیرد». یا حرفه دیگری که گوگل برایش تبلیغ میکند را در نظر بگیرید مثلا مدیریت شهری قسمت گوگل فایبر (قسمتی از کمپانی گوگل در کالیفرنیا که مربوط به امور اینترنتی کاربران میباشد). طبق توضیحات گوگل، کسی که این شغل را بپذیرد مسئولیت پشتیبانی از توسعههای محلی در شهر و استان، و تمام موارد مربوط به آب و برق، کار و کسب و تجارت، و سازمانهای مختلف را برعهده خواهد داشت. از آنجایی که استراتژی گوگل برای تجارت بر توده مردم متمرکز است و بستگی به سازمانها، برنامههای مشترک و رویدادهای شرکای محلی دارد، نقش اصلی دارنده این شغل فراهم کردن نیازهای ضروری برای گوگل فایبر است.
در عین حال، فیسبوک به دنبال فردی است که به عنوان طراح شبکه به تیم خرید و برنامهریزی بپیوندد. با خواندن دقیق توضیحات این شغل به راحتی میتوان دید که بلندپروازیهای فیسبوک بسیار فراتر از چیزی است که فکر کنیم. طبق تبلیغ فیسبوک، «هر کسی این شغل را بپذیرد باید بتواند برای تولید جدید و یا گسترش امتیازهای موجود، تاییدیه تجاری فراهم کند و طرح Edge را گسترش دهد». یا ترجیحا، با همکاری تیم زیربنایی فیسبوک و تامین کنندگان سرویسهای اینترنتی به توسعه و توزیع چندین سیستم عامل توزیع محتوا در سرتاسر جهان کمک میکند.
در حال حاضر، تمرکز فیسبوک و گوگل بیشتر بر این است که کارایی اینترنت را در سرویسهای خود بهبود ببخشند. اما جای تعجب نیست اگر چند سال بعد یکی از شرکتها یا هردو در یک اقدام جسورانه تخصص و تجربهی زیرساختهای اینترنتی خود را برای فروش به بازار عرضه کنند. یکی از مقایسههای مشهود در اینجا سرویسهای وبسایت آمازون است که در سال ۲۰۰۳ آغاز به کار کرد. این شرکت در آن زمان تصمیم گرفت بسیاری از وبها و ابزارهای ذخیرهسازی خود را براساس سیستم پرداخت دلخواه به بقیه عرضه کند. درآمد این سایت تا چند میلیارد دلار افزایش داشته است و دارای کسبوکار بر پایه تکنولوژی ابر میباشد که مشتریان بیشماری دارد.
شرکتهای کوچکتر هم میتوانند از طریق موتور اپلیکیشن گوگل این کار را انجام دهند اما چون فیسبوک و گوگل بهترین خطوط سرعت دنیا را میسازند فضای بیشتری برای تبدیل ابتکارات و اقدامات معمولی به کارهای بزرگ دارند. اما آیا این تحولات و امکانات جزو مباحث عمومی فعلی پیرامون سیاستهای اینترنت است یا نه؟ مسلم است که خیر. در عوض به نظر میرسد همه بر شعارهایی نظیر بیطرفی شبکه و اینترنت باز تمرکز دارند که به معنی راههای کنترل ارتباطات و داشتن رفتار یکسان با تمام ترافیک اینترنت میباشد. همانطور که یکی از مجلات معتبر عنوان کرده بسیاری از شعارهای مرتبط با بیطرفی شبکه با روشی که اینترنت امروزه کار میکند همسو نیست. رئیس کمیسیون ارتباطات در تلاش است قوانین جدیدی برای اینترنت ایجاد کند که به نظر میرسد کمی سختیگرانهتر بر ISPها عمل کند.