سال‌هاست که متخصصان IT به اجبار مانع از نوآوری سازمان‌ها شده‌اند. طبق گزارش اخیر شرکت فورستر، چهار روش کلیدی وجود دارد که منجر به مسدود شدن نوآوری موبایل توسط شرکت‌های IT می‌شود. از آن‌جایی که قدرت شرکت به سمت دولوپرها متمایل است IT باید برای جلوگیری از لغزش‌ها این موانع را اصلاح کند. خلاصه این که IT باید یاد بگیرد خیلی سریع‌تر و زرنگ‌تر باشد.

آهسته و پیوسته

هر چه شرکت بزرگ‌تر باشد تمایل برای به حداکثر رساندن صرفه‌جویی به مقیاس و به حداقل رساندن پیچیدگی IT بیشتر خواهد بود. همان‌طور که شرکت فورستر نیز در گزارش خود آورده است این موضوع به رفتارهای قابل فهمی می‌انجامد که برای نوآوری مضر می‌باشد. متاسفانه این رفتارها یک خلال جدی بین سازمان‌های IT و رؤسای کسب‌وکار ایجاد می‌کند:

MTI1ODgyODE1NjgxMTk2MDAy

وقتی آمار پاسخ‌دهندگان نظرسنجی که IT را بیشتر مفید می‌دانند تا مضر فقط ۱۱٪ است پس اعتبار IT با مشکل مواجه می‌شود که باید برطرف شود. هیچکدام از این‌ها نشانه‌ی خوبی برای آینده‌ی IT نیست. شرکت «گارتنر» می‌گوید ۳۸٪ از هزینه‌های تکنولوژی کسب‌وکار، خارج از IT اتفاق می‌افتد. این درصد تا سال ۲۰۱۷ به ۵۰٪ می‌رسد.

کجای کار IT اشتباه است؟

تمام اشتباهات مربوط به IT نیست. سال‌هاست که IT برای صرفه‌جویی در پول شرکت و استانداردسازی در تلاش بوده است. بنا به گفته‌ی فورستر «مدیریت تکنولوژی در محدود کردن پیچیدگی موفق بوده است که با تعیین استانداردهای بلند مدت و به حداقل رساندن تعداد فروشندگان، چارچوب‌ها و پیکربندی‌ها انجام می‌شود. طبق گزارشات مشکل اصلی، «آن استراتژی است که با پروژ‌ه‌های نوآوری سازگار نیست (پروژه‌هایی که نیاز به آزمایش همراه با تکنولوژی‌های جدید یا انتخاب مشتری دارد که به سرعت درحال تحول است.».

به گفته‌ی شرکت فورستر، چهار روش اصلی وجود دارد که در آن تلاش IT، برای کنترل کردن باعث می‌شود شرکت‌ها نتوانند استراتژی موبایل را به خوبی اداره کنند:

  1. گروه‌های معماری استانداردسازی را بر نوآوری ترجیح می‌دهند
  2. تیم تحویل نرم افزار، تحویل برنامه‌های موبایل را به طور مداوم پشتیبانی نمی‌کند
  3. سازمان‌های فن‌آوری فاقد کارمند کافی هستند
  4. رؤسای فن‌آوری بر پروژه‌ها تمرکز دارند نه محصولات

در مجموع، سازمان‌های IT هنوز هم اپلیکشن‌ها را همچون پروژه‌های تکرارنشدنی می‌دانند که دارای چرخه‌های انتشار آهسته‌‌وپیوسته و قابل پیش‌بینی می‌باشد و همچنین تکنولوژی را بیشتر قابل برون‌سپاری می‌دانند تا عاملی مهم در موفقیت کسب‌وکار. بنابراین، تکرار و چرخه در اپلیکیشن‌های اصلی موبایل باید نتیجه‌ی یک تیم داخلی باشد که هدف آن موفقیت مستمر اپلیکیشن‌ها به عنوان یک محصول است.

دولوپرها کار را آسان می‌کنند

ضرر و زیان IT به سود دولوپرها (توسعه‌ دهندگان) است و معلوم نیست IT دیگر موقعیت خود را مجددا به دست خواهد آورد یا نه. در حقیقت، فورستر می‌گوید: برای هدایت تکنولوژی، دولوپرها نقش اصلی را در سازمان ایفا می‌کنند چون بسیار با خط کسب‌وکار هم‌تراز هستند:

برای برطرف کردن این مشکل، باید رؤسای ارشد کسب‌وکار درست تصمیم‌گیری کنند و موبایل را نیز همچون سایر محصولات و خدماتی که شرکت به مشتری عرضه می‌کند درنظربگیرند با این تفاوت که مشتریان انتظار دارند روند انتشار سرویس و قابلیت‌های جدید به مراتب سریع‌تر از هر محصول دیگری باشد. شناسایی نیازهای مشتری و همگام‌سازی سریع جریان تحویل کالا تنها از طریق همکاری نزدیک و مستمر بین دولوپرها و همکاران کسب‌وکار امکان‌پذیر است.

انتظار می‌رود وقتی دولوپرها کاری به IT ندارند و آن را رها می‌کنند این رابطه‌ی بین آن‌ها و خط کسب‌وکار حتی محکم‌تر هم بشود:

دولوپرها باید به دنبال دوستی و پیوندهای خوب و به جا در واحدهای کسب‌وکارخارج از گروه‌های متمرکز مدیریت تکنولوژی باشند. ممکن است دولوپرها بودجه کافی برای به ثمر رساندن ایده‌های اولیه نداشته باشند در حالی‌که رؤسای کسب‌وکار بودجه‌ی لازم را دارند اما به طور کلی فاقد زمان کافی و مهارت‌های «سازنده» برای عملی کردن ایده‌های خود هستند.

در ادامه، فورستر توصیه‌هایی در مورد نحوه‌ی همکاری و مشارکت دولوپرها و خط کسب‌وکار ارائه می‌دهد اما مسئله این است که دولوپرها به عنوان سلطان‌سازهای جدید شناخته می‌شوند. شرکت‌ها تا زمانی که روش‌هایی را برای انتشار خلاقیت دولوپرهای خود پیدا نکنند موفق نخواهند بود. البته منظور این نیست که نقش IT باید از بین برود بلکه به این معناست که شرکت‌ها و سازمان‌ها باید با استفاده از روش‌های مناسب بهترین دولوپرها (خلاقیت، تکرار سریع) را با بهترین‌های IT (با ثبات و قابل پیش‌بینی) پیوند دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *