همهی چیزها به صورت انسانی نیاز ندارند تا با کیفیتهای انسانی آمیخته شوند. توسعهی ساخت رباتها هم یکی از نشانههای این مهم است. پکبوتها رباتهای سرباز هستند که وظیفهی خنثیسازی بمب رابر عهده درند که توسط کمپانی آیربوت طراحی شدهاند. این رباتها را به جای دورانداختن تعمیر میکنند و وقتی که دیگر راهی برای نجاتشان نیست برایشان مراسم ختم میگیرند. رباتشناس سینتیا معتقد است ذهن انسان چیزی راکه مانند یک موجود زنده حرکت کند، یا حرکاتش تحت قدرت خودش باشد و یا خودبهخود به سمت ما بیاید را در ردهی چیزهایی طبقهبندی میکند که با قدرت ذهنی کار میکنند تا با قوانین فیزیک. به این کیفیت روانی انسان جانبخشی میگویند. ولی اگر محتاط نباشید، جانبخشی میتواند نتیجهی عکس داشته باشد. رباتهایی که بیش از حد شبیه انسانها هستند خوب به نظر نمیرسند. آنهایی که غیرانسانی هستند (مثل سگ دارپا) میتوانند غیرقابل پیشبینی و تهدیدکننده ظاهر شوند. اما جانبخشی به طراحان اجازه میدهد که به آنها ظاهری دوستانه و آرامشبخش بدهند.
همهی اینها نشان میدهد چرا ماشین خودکار گوگل اینقدر زیباست. گوگل هم از مسافران و هم از عابران میخواهد که به این ربات راننده کاملاً اعتماد کنند. لاوتون به این موضوع اشاره میکند که عبور از یک خیابان که در آن ماشین خودکار حرکت میکند چقدر میتواند نگرانکننده باشد. در حالت عادی شما این امکان را دارید با راننده ارتباط چشمی برقرار کنیئ و ببینیئ آیا راننده شمارا میبیند یا خیر. حال چطور میشود همان سطح اعتماد با یک ربات ماشین برقرار شود؟ میتوان به ماشین یک چهرهی صمیمی داد؛ با یک بدنهی پیازی، چراغهایی شبیه چشم، بینی دکمهای و لبخندی پهن. این یک طراحی کودک وار است.
ربات برازیل جیبو حتی جذابتر است. او صورت ندارد! جیبو از آزمایشگاه رسانهای امآیتی آمده و برای انجام کارهای خانه طراحی شده است. او نامههایتان را یادآوری میکند، عکستان را میاندازد و برای بچهها داستان میخواند. جیبو در طول دوهفتهای که روی ایندیگوگو(سایتی که افراد میتوانند ایدههای خود را در آن قرار دهند و سرمایه افراد داوطلب برای کمک به ایده را جمع کنند) بوده است بیش از یک میلیون دلار جمع کرده است.
برازیل دانشجوی سابق رادنی بروکس، عمر خودرا صرف طراحی رباتهایی کرده است که با انسانها در ارتباطند. در جیبو او روی فرم و حرکت بهجای حالات صورت تمرکز کرده است. یک انیماتور در تیم آنها این نظر را داشته که حرکات انسانها قوسدار هستند در صورتی که حرکات رباتها در خط مستقیم اتفاق میافتند. آنها جیبو را با سه حلقهی گردنده و سر کودکانه ساختند. جیبو به جای صورت تنها یک چشم دارد که به آرامی چشمک میزند که نشانهی توجهش است. او مانند لامپهای پیکسار بامزه است و سر بزرگ خودرا با اشتیاق میچرخاند.
برازیل معتقد است رباتهای اجتماعی روش مارا در برخورد با تکنولوژی تغییر خواهند داد و آن را از یک رابطهی ابزاری به یک همکاری تبدیل خواهند کرد. برازیل میگوید: «این خیلی فرق میکند که شما به جیبو به چشم یک بزار نگاه کنید یا یک همکار و شریک. انسانها اغلب خودرا با وسایلشان وفق میدهند واین وسیله از منو و آیکن بهجای حرکات و زبان تشکیل شده است. مردم نمیخواهند حس کنند خودشان یک ماشین در تعامل با ماشین دیگری هستند. آنها میخواهند مثل یک انسان احساس کنند، بنابراین وقتی تکنولوژی مثل آدمها حس کند آن را دوست دارند.»
یک ربات خوب میتوند افراد را به کارهایی بکشاند که معمولاً انجام نمیدهند. الکس ربن یکی دیگر از مهندسان امآیتی از زمانیکه ربات باکسی را برای پایاننامه خود طراحی کرده است روی زیباییشناسی رباتها کار میکند. مثل هیچبوت، باکسی هم از زیبایی بهعنوان راهحل مهندسی استفاده کرده است. رباتها در بالا رفتن از پلهها مشکل دارند بخاطر همین باکسی از بقیه میخواهد که او را حمل کنند. برای کنارکشیدن مردم برای کمک به او، الکس باکسی را بامزه ساخته و در ادبیات برای تناسب بهینه جستجو کرده است: چشمهای پهن، سر بزرگ، لبخند ملایم و صدای کودکانه.
باکسی همچنین از مردم سوالاتی میپرسد و آنها با علاقه جواب میدهند. الکس عقیده دارد آنها پاسخهایی دریافت کردند که انسانها نمیتوانند دریافت کنند. همچنین یک ربات کاملاًمصاحبهگر به اسم بلابدروید طراحی کرده است که دور دنیا میچرخد و از مردم سؤالهای شخصی میپرسد و از آنها فیلم میگیرد. این فیلمها در یک مستند بیرون خواهد آمد.
تمایل مردم به رفتار با رباتها مثل انسانها نگرانیهای برخی را برانگیخته است. ما به یک معنا قربانی یک توهم قدرتمندیم. به طور طبیعی عبارات و اصطلاحات بازتاب حالتهای درونی ماست در صورتی که در رباتها چند خط کد نوشته شده که یک چیز زنده و زیبا به نظر برسد. اینها بحثهایی است که مدتها قبل از پرورش شبیه سازی وجود داشته است. نه اینکه لزوماً بد باشد ولی برخی نگراننند که ما هنوز این قدرت را خوب درک نکرده باشیم.
الکس میخواهد نسل بعدی بلابدرویدها را به جیبوهای خانگی تبدیل کند، ولی جای هشدار دارد که میتواند منجر به آسیبهای جدی غیرعمد شوند. بلابدرویدهای تصادفاً با سؤالهای خودشان وارد حریم شخصی مردم شده و آنها را به گریه انداختهاند. الکس میگوید: «شاید مهندسان رباتیک نیز باید مانند سازندگان آسانسور گواهی دریافت کنند. با گرفتن احساسات مردم در دستتان شما میتوانید ماشینی بسازید که فرد افسرده را به خودکشی بکشاند.»
رایان کالو، وکیل متخصص رباتیک در دانشگاه واشنگتن معتقد است که این رباتها نگرانیهای حریمهای شخصی را افزایش میدهد. بهخاطر اینکه ما با آنها مثل نیمه انسانها رفتار میکنیم و حس این را میدهد که انگار همیشه مارا تماشا میکنند. وی میگوید: «اگر فضاهای ما با موجودات مصنوعی اشغال شود، هرگز لحظات راحتی به تنهایی نخواهیم داشت. روشی که آنها برای برنامهریزی یا رفتار با این رباتها انتخاب کردهاند، میتواند آنها را تبدیل به گنجینهی اطلاعات شخصی کند.»
برازیل میگوید که خوب است که همیشه حس کنید یک دوربین شمارا تماشا میکند که میتواند روشن یا خاموش باشد. وقتی جیبو خواب است، چشمهایش را میبندد و سرش را میچرخاند، و درصورت بیدار کردنش به کارش ادامه میدهد.
شِری ترکل معتقد است که رباتها مارا به دنیای دوستیهای خیالی بازمیگرداند و کار برازیل را در کناب خود به اسم تنها باهم بیرون داد. الکس اشاره میکند که انسانها سالها با تکنولوژیهای زیبا زندگی کرده است. او میگوید: «ما سگها را ژنتیکی اصلاح کردیم که یار اجتماعی ما باشند. برخی افراد واسواس سگ دارند، برخی ندارند. من معتقدم رباتها بیشتر جای سگها را میگیرند نه مثل فیلمی که درآن فونیکس عاشق Al شد. اگرچه همچنین اتفاقی بازهم ممکن است بیفتد.»
فراتر از این مشکلات، روباتها نیاز دارند که پیشرفت کنند و برای هدفهایشان آنها از زیبایی استفاده میکنند. مستعدکردن مردم برای گذشتن بیشتر از خطاها یکی از این هدفهاست. این هدف یکی از انگیزههای طراحی هیچبوت بود. زلر میگوید: «هیچبوت بهراحتی نمیتواند ارتباط برقرار کند بنابراین ما مجبوریم آن را زیبا بسازیم.»
زلر میگوید که سفر خطرناک است، بهویژه برای رباتی که قدرت محدودی در ارتباط برقرار کردن دارد و توانایی حرکت به تنهایی را ندارد. اما یک صورت بانمک به او بده، اسم برایش بذار و چکمهی پلاستیکی پایش کن، آسیب پذیریاش او را بیشتر شبیه بچهها میکند و بازخوردهای بهتری به بار میآورد. همچنین مردم به جای کنارزدنش، به او کمک میکنند. زلر میگوید: «من فکر میکنم آنها چیز خوبی از انسانیت را نشان میدهند. و نشان میدهد اگر رباتها به اندازهی کافی زیبا باشند، ممکن است مردم آماده باشند که کنار آنها کار و زندگی کنند.»