رباتها درحال هموارسازی راه خود در کانادا هستند. ولی این ربات خیلی پیچیده نیست و فقط یک تبلت نکسوس است که به یک آردوئینو متصل شده است. او راه خودرا از هالیفکس به سمت تورنتو آغاز کرده و شانس خوبی دارد که به کلمبیای بریتانیایی برسد و همهی اینها به خاطر این است که قدرت این ربات به زیبایی آن است.
هیچبوت توسط پروفسور دیوید هریس اسمیت و فراک زلر طراحی شده است تا فعل و انفعالات یک ربات و یک انسان را در دنیای واقعی بررسی کند. زلر با لحن نسبتاً طنزی میگوید ما میخواهیم ببینیم آیا رباتها به انسان اعتماد میکنند یا نه؟ هیچبوت بیشتر شبیه یک ماشین آدامس توپی با یک لبخند LED و چکمههای پلاستیکی است.
هیچبوت بیشتریک پروژهی هنری است تا یک تجربهی علمی. اما موفقیت اولیهی او نشان میدهد که یک چهرهی دوستانه چقدرمیتواند قدرتمند باشد. این چیزی است که سازندگان اسباببازیها به خوبی میدانند بهخاطر همین آنها را با ویژگیهای خاصی میسازند. سر بزرگ، چشمهای گنده و لبخند زیبا که باعث یک میل غریزی به مراقبت از آنها میشود حتی با اینکه میدانی بیجان هستند. در نهایت هرچیزی که شبیه بچهها باشد بانمک به نظر میرسد. در ادبیات آکادمیک این مدلها طرح کودک خوانده میشوند و همه از کارتونهای دیزنی گرفته تا سازندگان فربی از آن استفاده میکنند.
اما این طراحیها برای هدف خاصی زیبایی را افزایش دادهاند که بچهها خوششان بیاید. درحالیکه رباتها از زیبایی برای هدفهای پیچیده تری استفاده میکنند. زیبایی میتواند اعتماد مردم را بخرد و این تفاوتِ بین علاقه وترس است. این ربات میتواند کل فعل و انفعالات مجموعه را تنظیم کندو ناخودآگاه افراد را برای گذشتن از اشتباهات بخشندهتر میکند و حتی در کارهایی که ربات هنوز نمیتواند انجام دهد به او کمک میکنند. به خاطر همین است بیشتر رباتهایی که قفس کارخانهها و آزمایشگاهها را ترک کردند و همراه انسانها کار کردند اینقدر زیبا هستند.
بکستر اولین رباتی بود که در کنار انسانها در یک محیط صنعتی کار کرد و قیافهی کارتونی آن دلیل بزرگی برای موفقیتش داشت. رادنی بروکس و مهندسان رباتیکِ ریتینگ فهمیدند که بهترین رابطه برای رباتهایی که کنار آدمها کار میکنند همان رابطهای است که انسانها استفاده میکنند – حالت چهره و حرکاتی که مردم برای نشان دادن تمرکز، گیجی و نیاز به کمک نشان میدهند. بیشتر از هرچیز دیگری باید افراد کنار ربات احساس راحتی کنند و این به این معناست که ربات باید قابل پیشبینی باشد یعنی کارهایی را که میخواهد انجام دهد پیشاپیش با عبارات و حرکات خود نشان دهد و این کار را دوستانه انجام دهد.
آنها برای بکستر چشمهای بزرگ با احساسی طراحی کردند (اکثر مدلهای انسانی خیلی غیرطبیعی بودند و باعث وحشت مردم میشدند) و برای آن مجموعهای از حرکات انسانها را نوشتند. وقتی سونارهای بکستر متوجه ورود کسی میشوند او برمیگردد و ابروهای خودرا بالا میبرد. وقتی بکستر میخواهد چیزی را بردارد به دستی که میخواهد تکان دهد نگاه میکند و به همکاران خود علامت میدهد که چهکار میخواهد بکند. وقتی هم که گیج میشود ابروهایش را بالا میبرد و شانههایش را بالا میاندازد.
رئیس ادارهی بازاریابی ریتینگ، جیم لاوتون میگوید که بحث بر سر امنیت نیست. سنسورهای لمسی بکستر چیزی است که او را در اطراف بیخطر میکند. وقتی او برمیگردد و به شما نگاه میکند با نگاه خیره شما را دنبال نمیکند. همهی اینها یک نمایش برای اعتماد انسانهاست که او ابتدا سیگنال را میفرستد بعد کاری انجام میدهد. او یک دستگاه مرموز و قدرتمند نیست بلکه یک همکار صمیمی با چشمهای عروسکی است! لاتون میگوید: «ما بازخوردهای زیادی از اینکه چقدر این ربات صمیمی است گرفتیم. مردم همیشه میگویند که ربات به آنها لبخند میزند درحالیکه دهان ندارد و همهی این اتفاقات در سطح ناخودآگاهی میافتد.»
در ادامه به بررسی رباتهای بیشتری میپردازیم.