چرخاندن یک شرکت اغلب می تواند شبیه مراقبت از یک نوزاد تازه متولد شده باشد. یک ترس طبیعی و البته سالم همواره مطرح می شود که اگر تا ابد مراقب شرکتتان نباشید قطعا اتفاق بدی در کمین خواهد بود و حتما نیز رخ خواهد داد و شما و شرکتتان را از پای در خواهد آورد.
در قبال یک کودک ، این نوع رفتار این را می رساند که شما پدر و مادر خوب و وظیفه شناسی هستید اما در سطح یک شرکت ، این رفتار میکرو منیجمنت نامیده میشود که در کل جهان تنفر برانگیزترین رفتار ممکن در قبال هر کارمندی محسوب می شود. اگرچه که شاید ، شرکتتان حسی به شما بدهد که گویی مانند کودک شماست و نیاز به مراقبت دارد اما قطعا اینکار حرفه ای نخواهد بود. حرفه ای تر و شایسته تر این است که شما دید و نگرش خود را بکار بگیرید و بدانید افراد متخصص هیچ میلی به پیمودن چنین راه هایی ندارند چرا که از شکست چنین رفتار و مدیرتی آگاهی کامل دارند. راههای مدیریتی بسیار زیادی وجود دارد که برای پیشبرد و ارتقای افراد در حرفه شان بکار می آید. راه هایی ضروری که می تواند آنها را با اهداف شرکت در توازن و هماهنگی حفظ نماید. اما مشکل اساسی این است که مدیران اجرایی باید یاد بگیرند که ریسک نمایند و به این راه ها اعتماد کنند و استعدادهای خود را به چالش بکشانند.
میکروسکوپ را کنار بندازید:
در علم فیزیک در مبحث آبزرور افکت (اثر ناظر بر آزمایش) آمده است که مشاهده یک پدیده بسیار تاثیر گذار است و این مهم است که شما چه می بینید. بعنوان مثال زمانی که شما یک میکروسکوپ الکترونی بکار میگیرید تا رفتار ذرات زیر اتمی را مشاهد نمایید، نور میکروسکوپ بر حرکت و رفتار این ذرات زیر اتمی تاثیر می گذارد. پس اگرچه کلیه روشهای علمی و آزمایشگاهی نیاز به عینیت دارند اما تاثیر مشاهده می تواند یک آزمایش را کلاً زیر سوال ببرد. میکرو منیجمنت یا همان مدیریت میکروسکوپی دقیقاً همین راه را می پیماید. به این معنا که زمانی که کارمندان حس می کنند زیر نظر مدیر خود هستند معمولاً بطور منفی بر رفتار کارمندان تاثیر می گذارد. به این معنا که مدیران حتی نباید دقت خاصی بر عملکرد کارمندان داشته باشند. شخصیت و کارایی کارمندان با توجه به وجود فشار و یا عدم فشار قابل تغییر است. اگر کارمندان عملکرد متناسب با استانداردها (که ممکن است ابلاغ نشده باشد و یا صراحتاً در چارت کاری بیان شده باشد) نداشته باشند باعث می شود کارفرمایان رفتار وسواسی و میکروسکوپی خود را توجیه نمایند و اینگونه است که چرخه معیوب کار – نظارت شکل می گیرد.
تحت فشار:
پگی درکسلر در یک مقاله با نام سندرم رئیس هلیکوپتری که سال گذشته برای فوربس نوشت ، به تشریح علل و راه حلها پرداخت. در واقع در این مقاله او کاملاً در خصوص تاثیر نظارت هلیکوپتری مدیران بر بهره وری کارمندان صحبت کرده است. خلاصه اینکه هیچ کسی دوست ندارد در شرایطی کار کند که هر عملکردی از او زیرنظر و مراقبت باشد. در نظر دکتر درکسلر خط نازکی بین جزئیات گرا بودن و وسواسی بودن وجود دارد. بسیاری از مدیران نظارت کاملی بر کارمندان خود اعمال می کنند چرا که کارمندان به آنها در گذشته اجازه چنین رفتاری داده اند یا اینکه این افرد در دسته تازه مستخدمین قرار دارند که باعث می شود نتوانند از هویت کاری خود دفاع کنند. برخی دیگر نیز به دلیل مسائلی همچون ترس از شکست و یا عدم امنیت شغلی چنین اجازه ای به مدیران خود می دهند. البته اندکی تحت فشاربودن چیز خوبی است اما فراموش نکنید که با وجود بالا سر بودن شما، آنها نمی توانند عملکرد خوبی داشته باشند. فشار غیر ضروری و ثابت توسط مدیریت باعث می شود استعداد و توانایی مردم و کارمندان در رسیدن به موفقیت بطور چشمگیری خفه شود. اعضای یک تیم با استعداد ، تحت نگاه کنترلی و ثابت شروع به از دست دادن ایمان به توانایی های خود می کنند که نتجیه آن ضرردهی پروژه و شرکت است بویژه زمانی که مساله رقابت هم مطرح می شود.
انگیزه از درون نشات می گیرد:
فقط آزار دهنده بودن مدیریت میکروسکوپی مطرح نیست و این سندرم سبب محروم شدن کارمندان از برخی ویژگی های ضروری از رضایت شغلی می شود. به گفته دانیل پینک نویسنده کتاب پرفروش Drive ، دادن استقلال کاری به کارمندان ممکن است سبب حس ترس در شما شود، اما باید بدانید که این کار یک محرک اساسی در عملکرد کارمندان است. دنیل پینک نشان داد که کارگران برای انجام وظایف خود نیاز به مهارت های شناختی ابتدایی دارند که شامل ۳ عامل و انگیزه درونی است که بر عملکرد شما تاثیر گذارند این سه عامل عبارتند از استقلال کاری، تسلط ( به معنای ارباب کار خود بودن) و داشتن هدف.
استقلال سبب خود هدایتگری در کارمندان می شود که به نظر لازمه و اساس نیازهای بشری است. زمانی که مدیران در پشت هر تصمیم گیری و تفکر کارمندان درگیر هستند و مستقیماً در آنها دخالت می کنند، با این کار سبب از بین بردن رضایت شغلی در کارمندان می شوند.
تسلط یا همان سلطه بر کار تنها زمانی دست یافتنی است که کارمندان مجاز به کار بر روی یک پروژه مستقل باشند ( همراه با سیگنال ها و حمایت های مدیران). رضایتی که تسلط گرایی بر روی کارمندان می گذارد به مانند استقلال است. به همین دلیل ، با توجه به گفته پینک، کار کارمندان با روند غیر خود تشخیصی بسیار سخت جلو می رود. مثلاً هر دو سیستم ویکیپدیا و سیستم عامل لینوکس وجود دارند ، چرا که مردم همواره می خواستند خود را به چالش بکشند، کارهای فنی پیچیده قطعاً زمانی بوقوع خواهد پیوست که همراه با رضایت شخصی باشد و در بحث رضایت شغلی پول و یا هر چیز دیگری مطرح نیست. به این معنا که خود تشخیصی و یا سلطه بر کار سبب بروز خلاقیت شده است.
قطعه نهایی پازل انگیزه این است که مردم به شدت به سمت یک کار هدفمند خیز بر می دارند. پینک بر این باور است که این میل بخشی از چیزی است که بیشتر از خود مسیر، برای رسیدن به شادی واقعی وجود دارد. پس بهتر است بجای خفه کردن این نیازهای عمده بشری، رهبران کارخانجات از این خط مشی های جدید استفاده نمایند و ریسک آنها را بپزیرند. به تدریج به بهترین شکل و روشن ترین روش ها شرکت خود را به سمت تحقق رسالت هایش برای ارائه محصولات متفاوت و تاثیر گذار بر جهان و یا حتی کمک و همکاری با افراد و سازمانها به پیش برانید تا بتوانید به حداکثر پتانسیل ارگان تحت رهبری خود برسید. اغلب مردم معمولاً به امید اینکه روزی آنها را تنها می گذارید تا کارشان را انجام دهند با مدیریت میکروسکوپی شما کنار می آیند.
دید سالم
اثر نظارت و مشاهده (اثر منفی) بر یک فرایند فیزیکی اغلب می تواند با استفاده از بکارگیری ابزار بهتر و یا تکنیک های مشاهده کاهش یابد. پینک بر این اعتقاد است که مهمترین تکنیک برای بهبود نظارت بر کارمندان روش پرسیدن سوال از تیم تحت رهبری خود است. دانستن محرک ها و نبض تیم تحت رهبریتان و اینکه آنها چه نیازهایی دارند و چه احساسی دارند سبب می شود که نیازی به مدیریت میکروسکوپی نباشد و همین امر سبب ایجاد فضایی خلاقانه در محیط کار میشود.
نگرش (صحیح) به تیم، این اعتماد به نفس را در مدیر ایجاد می کند که به کارمندانش اجازه استقلال در کار را بدهد. شما به عنوان یک مدیر، سریعاً می توانید مشکلات و معضلات مرتبط با کار و راه هایی که هر یک از اعضا با آن احساس بهتری پیدا می کنند را تشخیص دهید. بهتر است همواره از انها درباره محیط کاری و شرایطی که تمایل به کار در آن دارند سوال کنید چرا که کارکنان با شیوه های متناسب با خود، احساس راحت تر و بهتری دارند و این دقیقاً همان چیزی است که شما لازم دارید : فراهم آوردن شرایطی برای کاشت بذر استعداد و شکوفایی تولید و کار و مطمئن باشید این تنها راه دستیابی به چنین هدفی است.
پینک می گوید: من همواره به اعضای تیمم فرصت بیان آزادانه این را می دهم که آنها به من بگویند در چه شرایطی به چالش کشیده می شوند (به این معنا که در چه شرایطی می توانند خود را بهتر نشان داده و از حاکثر توانایی و استعداد خود بهره بگیرند) . این روش از مطرح کردن مشکلات و راه حل هایی برای رفع آنها آغاز می شود. با این شیوه است که کارکنان شاهد رشد بهتر و اعتماد به نفس بیشتر خواهند بود تا مهارتها و توانایی خود را درک کرده و نقش خود را در سازمان یافته و در نهایت بتوانند توانایی های بالقوه شناخته شده خود را به کار بگیرند.
اما این تمام قضیه نیست پرسش و دریافت پاسخ های واقعاً صادقانه به ایجاد یک فرهنگ ارتباطی سالم و شفاف در سازمان نیز کمک می کند. به این معنا که زمانی که هر کس در یک تیم کاری بتواند آزادانه با دیگران ارتباط برقرار نماید، همین خصیصه می تواند این افراد و دیگرانی که دریک تیم هستند را همواره پاسخگو حفظ نماید. در واقع با اینکار شما تیم کاملی را ایجاد نموده اید که هیچ گونه جنبه محدود کننده ای که روحیه کارکنان را تضعیف کند و به استقلال و سلطه پذیری آنها بر کار صدمه بزند در آن وجود ندارد.
بگذارید چرخها بچرخند:
اینکه شما فضایی را برای رشد استعدادها فراهم آورید به این معنا نیست که شما بستر چرخش سریع چرخها (حرکت هموار) را بطور کامل فراهم آورد اید! شما به عنوان یک مدیر دائماً و بطور منظم باید شرایط را بررسی نمایید و اهداف کارمندان را نیز در مسیر توازن و همسو با اهداف شرکت رشد و تقویت کنید و حتی پا را فراتر گذاشته و به تشویق آنها رو بیاورید و کاری کنید که آنها حس کنند در حال انجام وظایف خود به نحو احسن هستند، وظیفه دیگر شما این است که در مواقع ضروری که انها نیاز به پشتیبانی و حمایت شما چه از نظر فنی ، چه از نظر مالی دارند به دادشان برسید و دست آنها را بگیرید. این حرکت شما تاثیر عمیقی بر بالا رفتن روحیه سازمانی آنها دارد. با داشتن یک گفتگوی ساده با کارکنان خود، به جای گفتن اینکه آنها چه کاری باید انجام دهند ،همچنین شما وظیفه دارید به آنها بگویید که برای انجام کارهای درست به آنها اعتماد کامل دارید. همچنین این اطمینان را باید ایجاد نمایید که همواره در موارد لزوم آماده پشتیبانی و راهنمایی آنها برای رسید به اهدافشان هستید. مطمئن باشید که ایجاد چنین حسی آنها را در اخد تصمیمات درست همگام با اهداف شرکت ترقیب خواهد کرد. این را اما باید بدانید که کارمندان شما قطعا در مواردی دچار اشتباه نیز می شوند که برخی از این اشتباهات بسیار سنگین و هزینه بر است. اینجاست که باید نشان دهید یک مدیر حرفه ای هستید، در این شرایط ، به طور عام باید بیخیال این شکست شوید چرا که همین اشتباهات است که کارکنان شما را پخته تر می کند و کمک می کند انها از اشتباهاتشان درس بگیرند و موارد مشابه را بهتر و سریعتر جلو ببرند. پس بهتر است اگر رفتاری میکروسکوپی را برای مدیریت شرکتتان در پیش گرفتید تا دیر نشده است آن را متوقف کرده و کمی هم علم مدیریتی خود را بالا ببرید چرا که یگانه روش تست شده و جواب داده شده برای دستیابی به محصولات خلاقانه ، همین روشی است که در این مقاله بدان اشاره گشت.