افراد زیادی به نوشیدن قهوه علاقه دارند. پس زمانی که استارباکس اپلیکیشن معروف خود را معرفی کرد، شاید اولین کسانی که آن را دانلود کردند افراد علاقهمند به قهوه بودند. این افراد هر روز از این برنامه استفاده میکنند و عاشق آن هستند.
در حال حاضر مردم با این موضوع کنار آمدند که از طریق تکنولوژی از برندهای مورد علاقهی خود حمایت کنند و به آنها عشق بورزند. پس ابن موضوع به یکی از اولویتهای شرکتها تبدیل شده است که بهترین برنامه را روانهی بازار کنند. علاوه بر استارباکس رستورانهای دیگر هم سعی کردند اپلیکیش خود را روانهی بازار کنند. تصور اینکه هر رستوران بخواهد اپلیکیشن خود را داشته باشد یک مقدار سخت است. اما درهمین هفتهی گذشته وال استریت گزارش داد که مدیر عامل استارباکس Howard Schultz مدیر ارشد خود را مسئول یکپارچه کردن سازههای دیجیتالی خود کرد.
این احتمال وجود دارد که با ارائهی این نرم افزارها به صورت رایگان برندها بتوانند تکنولوژی و مشتریان را بایکدیگر هم سو کند. اما شاید بتوان اپلیکیشن متفاوتی را روانهی بازار کرد. چیزی که برای کاربر جذاب باشد و با نمونههای دیگر تفاوت داشته باشد.
فرض کنید زمانی که وارد استارباکس میشوید شما را به وسیلهی تلفن هوشمندتان شناسایی کنند (البته با جازهی خود شما) و به محض ورود به این مکان به شما پیغام دهند.
البته این موضوع هنوز در حد طرح و ایده است اما تکنولوژی قرار است همین نقش را در زندگی ما ایفا کند: تبدیل ایدهها به واقعیت. چنین طرحها و برنامههایی شاید برای مشتریان جالبتر باشد تا اپلیکیشنهایی که برای هر یک از رستورانها و کافهها وارد بازار میشوند و محتوای یکسانی را منتشر میکنند.
موفقیت تکنولوژیکی
موفقیتی که استارباکس با اپلیکیشن خود داشت نمونهای از راههای یکی شدن دنیای واقعی و مجازی است.
اما ظهور برندهای مختلف که تجربههای واقعی و مجازی خود را به یکدیگر نزدیک کردهاند، تاثیری در روند دیگر شرکتها نگذاشته است. شرکتهای کمی هستند که این نیاز را احساس میکنند که باید مشتریانی فعال در شبکههای اجتماعی داشته باشند و بخواهند خود را با این تغییرات وفق دهند.
برندها برای خود استانداردهایی تعریف کردهاند و این به خود آنها بستگی دارد که بخواهند این استانداردها را به سمت کانالهای جدید ببرند.
خیلی پیشتر از اینها استارباکس خود را به عنوان غول صنعت قهوه، شرکتی که با مشتریانش صادق است و سلامتی آنها برایش مهم است و دوستدار محیط زیست است، معرفی کرد و جایگاه خود را در دنیا محکم کرد. پس شاید اپلیکیشن آن چندان تاثیری در روند کاریش نداشته باشد. همان طور که در ابتدا گفتیم اولین کسانی که اپلیکیشن استارباکس را دانلود کردند، طرفداران این شرکت بودند.
برخلاف استارباکس
از طرفی اپلیکیشن ExxonMobil چیزهای متفاوتی را به کاربرش ارائه میکند. مشتریان میتوانند پول پرداخت کنند، جاهای مختلف را پیدا کنند، جایزه دریافت کنند و حتی بازی کنند.
وسعت آوازه و شهرت اکسان موبیل شاید کمتر از استارباکس باشد. اما این شرکت با معرفی تکنولوژیهای مختلف در دنیای مجازی و ارتباط دادن آن با دنیای حقیقی سعی کرد برند خود را مطرح کند.
البته با تمام این حرفها ماهیت برندها با انجام فعایتهای دیجیتالی و مجازی تغییر نمیکند. نمیتوان موفقیت یک برند را وابسته به برنامهها و سازههای دیجیتالیاش دانست و بالعکس.
ماهیت یک برند صرفا تجربه و ایده ای است که کاربر از برخورد یا استفاده از آن در ذهنش مانده است.
نقش طراحان
نقش طراحان اینجا پررنگتر میشود. آنها باید به شرکتها کمک کنند تا برند خود را به دنیای دیجیتال تبدیل کنند، جایی که واقعیت به دنیای مجازی تبدیل میشود. پس باید ایت تبدیل و ترجمه شکل خوشایندی داشته باشد. طراحان باید مشتریان را کاملا بفهمند تا بتوانند مفاهیم را به درستی در اپلیکیشن جدید تطبیق دهند. زمانی که در تلاش هستند تا به این اهداف دست یابند باید به زیبایی و کاربرد پذیری آنها نیز توجه کنند تا در جذب مشتریان موفقتر باشند.