همیشه خریدهای حجم بالا، برای خریدار مقرون به صرفه‌تر بوده و به این وسیله مشتری از پرداخت هزینه‌های چندباره‌ی حمل و نقل، بسته‌بندی، نگهداری و … در امان خواهد بود. اما همیشه خرید حجم بالا برای افراد میسر نیست. و اغلب کاربران که خرید کمی دارند٬ نمی‌توانند از مزایای خرید در تعداد زیاد استفاده کنند و از سود ناشی از این نوع خرید که به شکل تخفیف ارائه میشود بی‌نصیب می‌مانند.
مدت زیادی نیست که از شروع سایت‌های مبتنی بر تخفیف رو خدمات و کالا می‌گذرد٬ شرکتهایی واسطه با مدل درآمدی خاصی که جزو شیوه‌های نوین و جالب کسب در آمد به شمار می‌رود، واسط خریدهای عمده از فروشندگان و توزیع محصول خریداری شده به خریداران پر تعداد می‌شوند و از این طریق بخشی از ذخیره مالی ناشی از خرید عمده را به خریداران تخصیص داده و بخشی دیگر را به عنوان کارمزد خود اخذ میکنند. از این طریق، هم مشتری به تخفیف خوبی دست پیدا می کند، هم فروشنده با تعداد کمتری خریدار خرد مواجه است و از این طریق هزینه‌های کمتری پرداخت می کند و هم شرکت واسط کسب و کار خود را خواهد داشت.
تخفیفان با ارائه این ایده‌ی تازه و جالب در کشور٬ برای اولین بار امکان کسب تجربه‌‌هایی جذاب در فرایند خرید و بهره‌مندی از تخفیف‌های بسیار خوب را برای کاربران خود فراهم کرده است و با تمرکز بر روی یک کالا و یا سرویس خاص، علاوه بر تسهیل فرایند انتخاب برای اعضای خود، کالای مورد نظر را نیز به قیمتی عرضه میکند که به سختی می‌توان از خرید آن صرف نظر کرد.
ما در راستای مصاحبه با فعالان و ایده پردازان وب فارسی٬ به سراغ سرکار خانم نازنین دانشور٬ بنیانگذار این سایت رفتیم تا بیشتر در مورد تخفیفان بدانیم.
مصاحبه را می توانید به صورت شنیداری دریافت کنید یا گوش کنید:
چی شد که شرکت را راه اندازی کنید؟
من در کشور آلمان کار می کردم در شرکتی که کار سرمایه گذاری در زمینه خرید گروهی بود و در آنجا با این بیزینس آنجا شدم و احساس کردم کاری است در ایران نشده است و به ایران آمدم و کاستومر ولیدیشن را انجام دادم و دیدم که علاقه مندی زیاد است در این حوزه ای که ما داریم کار میکنیم و رفتم شروع کردم به سیستم را نوشتن که در نهایت منجر شد به این که تخفیفان راه اندازی شود.
قبل از اینکه شرکت را راه اندازی کنید چه کاری می کردید؟
من مدیر فنی شرکت های نرم افزاری بودم.
نحوه راه اندازی سایت و نوع تکنولوی به کاررفته چه بود؟ و آیا خودتان کدنویسی کردید؟
پی‌اچ‌پی داریم٬ روبی آن ریلز داریم و زبان‌های دیگه. که از سیستم آماده هم استفاده نکردیم و خودم نوشتم و البته هنوز هم می نویسم.
تخفیفان رو اکنون به نسبت گذشته در چه وضعیتی می بینید؟
خب ما در حقیقت وقتی که شروع کردیم فقط من و خواهرم بودیم و در حال حاضر تخفیفان حدود 40 نفر پرسنل دارد که در بخش های مختلف فعالیت می کنند خیلی در حقیقت برند شناخته تری شده و مردم استقبال می کنندبه طوریکه اگر در اوایل کار میگفتیم رستورانی 50 درصد تخفیف دارد مردم همه تعجب می کردند و می پرسیدند مگر ممکن است ولی الان توانستیم این را جا بیندازیم هرچند که هنوز جای کار بیشتری دارد.
اوایل کار شما چه هدفی داشتید و الان چه هدفی؟
من همان اهدافی را که اوایل کار داشتم همین الان نیز همان ها را دارم. دو هدفی کلی من داشتم و اگر دقیق تر بگویم سه هدف یکی اینکه یک کار و نوآوری جدیدی در اینجا انجام دهیم یعنی تکنولوژی ای که در کشورهای دیگر وجود داشته است را اینجا استفاده کنیم و بعد اینکه مدل های تبلیغات را بتوانیم با یک روشی که برخلاف روش های سنتی هزینه اولیه و ریسک نداشته باشد عوض کنیم٬ یک مدل اقتصادی که همه چیش خوشحاله و اینجوری نباشه که یه طرف بگن پول از جیبم رفت و مشتری نیومد و در نهایت بتونیم بانوان بیشتری رو توی مجموعه در بخش‌های مختلف به کار بگیریم.
شما به عنوان اولین بنیانگذار سیستم تخفیف دهی در ایران هستید هرچند کارتان برگرفته از گروپان است اما نظرتان راجع به رقیب های فعلی خودتان که بعد از شما شروع کردند چیست؟
درسته،ما در حقیقت وقتی که شروع کردیم به فاصله 6 ماه بعد از ما 18 وبسایت به وجود آمدند که کار مشابه می کردند و با توجه به اتفاقاتی که در این دو سال،دو سال و نیم به وجود آمد بسیاری از آنها یا ادامه ندادند یا رفتند و بعد از مدتی وقفه دوباره کار را شروع کردند یا اصلا آنقدر کم رنگ شده اند که ما کمتر انها را رصد میکنیم که ببینیم مشغول به چه فعالیتی هستند.اوایل این دوستان به ما خیلی کمک کردند که این فضا و فرهنگ سازی جا بیافتد هرچند بعضی از آنها تخلفاتی داشتند که ما را اذیت کرده ولی همیشه رقابت باعث شده هم سیستم پویا بماند و هم به بحث فرهنگ سازی در جامعه کمک کند
شما در کنار کار فعلی تان در این مجموع کار دیگری برای توسعه کسب و کارتان در تخفیفان انجام داده اید؟
بله، من نمیدانم شما سایت ترینان ما را دیده اید یا نه البته به زودی بیشتر در موردش می شنوید. ما در حقیقت پروژه های مختلفی را انجام دادیم و هنوزم اولین وب‌سایتی هستیم که اپلیکشن تخفیف گروهی روی اندروید ارایه میدهیم که این مربوط به یکسال و خورده ای پیش است و در این فاصله زمانی که داشتیم کار میکردیم به یکسری اتفاقات رسیدیم.
خب ببینید ما پلتفرم تبلیغاتی آنلاین بودیم اما مردم میرفتند استفاده میکردن راضی بودن یا ناراضی یا هر چیزی که بود فیدبکش را به ما میدادند بعد در همان سیستم شریک تجاری علاقه مند بود که بداند چه اتفاقی در سیستم افتاده است و مردم چه می گویند و ما برای این کار پلتفرمی را راه اندازی کردیم به اسم ترینان که شعارش هست بهترینان با ترینان. یعنی جایی است که کلا پلتفرم بسترنقد و بررسی و نوشتن است. ما در این سیستم 5 هزار مرکز را داریم که به عنوان مثال یک نمونه آن رستوران کازیوه که مشتریان رفته اند فیدبک هایشان را نوشته اند حتی عکس هایشان را آپلود کرده اند و این خیلی در بیزینس ما مهم است درسته که بحث درآمدزایی ندارد اما یک بخشی است که مشتری یا آن شریک تجاری که خدمات را داده اند می توانند از این استفاده کنند و ایده ها و کارهایی دیگری داریم که فعلا ترجیح میدهم در موردشان صحبت نکنم.
اوایل کار برای شما چطور گذشت تا بتوانید این ایده و بیزینس را جا بیندازید؟چون همانطور که خودتان گفتید خیلی ها تعجب میکردند وقتی می فهیمیدند فلان رستوران 50 درصد تخفیف میدهد و…
بله درسته ببینید ما کاری که برای بحث فرهنگ سازی انجام دادیم رفتیم همان اول کار با تمام مشکلاتش با مراکز بزرگ وارد صحبت شدیم جاهایی که پیش مردم اطمینان و اعتبار داشتند سعی کردیم خودمان را کنار آنها بگذاریم تا اطمینان را جلب کنیم شما وقتی میروید بازدید برج میلاد دیگر این بازدید را رفته اید استفاده کرده و میدانید چه سرویسی است وقتی تخفیفان در کنارش قرار می‌گیره و استفاده میکنند و می‌بینند مشکلی نیست و فرقی نداره٬ بنابراین اطمینانتان جلب میشود
پس شما همکاری تان با کسب و کارایی است که تازه شروع کردند و یا آنانی که قدیمی ترند و برند معتبرتری هستند؟
نه ما تا وقتی هر مجموعه ای مشغول تبلیغات است ما هم یکی از ابزار های تبلیغاتی هستیم بنابریان ما هم با مجموعه های تازه تاسیسی که به دنبال جذب مشتری هستند سرویس جدید و یا خدمات جدید کار میکنیم و هم مجموعه های جا افتاده تر که پرومشن های فصلی دارند به طور مثال ما ایونت برج میلاد رو داریم و پارک دلفین ها رو هم پرومشنشو دادن به ما.
مشتری های خودتون رو بشتر چه دسته ای میبینید؟
ببینید ما چند گروه مختلف مشتری داریم خانم ها و اقایون در سیستم ما تعدادشون خیلبی زیاد ولی بیشتر خرید با آقایونه یعنی فیدبکی که ما داریم اطلاع رسانی از طرف خانم هاست و خرید با اقایان رنج سنی بین 18 تا 45 هست اکثریتشون از محل کار وصل میشن و آدم های تحصیلکرده هستند.
در حال حاضر چند کاربر دارید؟
الان در تهران بیش از یک میلیون نفر داریم به جز شهرستانا.
شما بیشتر از چه نوع تخفیفان هایی استفاده میکنید؟
خوراکی و تفریحی همه اینها مواردی هستند که استفاده می شوند.
برای شروع کارتان چقدر تبلیغ کردید؟و چگونه مراکز مختلف لینک شدید؟
والا ما برای شروع کار٬ میدونک دات کام رو داشتیم و به یوزرهای اون اطلاع دادیم و در کنارش هم از تبلیغات ایمیلی استفاده کردیم.
فیلترینگ تا حالا روی کارتان تاثیر گذاشته یا مانع برخی فعالیت هایتان بشود؟
ما خیلی رعایت میکنیم نه خدارو شکر تا الان مشکلی نداشتیم
به نظر خودتان مزیت و معایبتان نسبت به رقیبانتان چیست؟
ببیند ما مزیتمون در واقع اینه که اولا روی اعتبار مراکزخیلی تاکید میکنیم که رقبای ما نمیکنند متاسقانه که این خیلی حاشیه های فروانی را ایجاد میکند به عنوان مثال اگر مرکز زیبایی باشد ما تا مدارک پزشک مربوطه و مجوزها رانبیبینم هیچوقت نه قرارداد را می بندیم و نه بر روی سایت می گذاریم در صورتی که این اتفاق در مورد بقیه نمی افتد اگر عکاسی باشد حتما باید مجوز عکاسی داشته باشد تا بعد ما کارش را انجام دهیم این یکی از بزرگترین چیزهاست که بر روی بحث اعتماد سازی هم تاثیر می گذارد چون شما اگر یک بار خرید بکنید و بروید و سرویس ندین دیگر حاضر نیستین برگردید که متاسفانه در فضای ایران یکی این مسئله مشکل سازه و اذیت میکند مورد دیگر بحث ارتباط با مشتری است ببینید سایت های رقیب ما وقتی پول را از مشتری میگیرند به هیچ عنوان حاضر نیستند مبلغ را برگردانند اما تخفیفان این را رعایت میکند و اگر سرویس داشته نشود و یا با کیفیت مطلوب نباشد در تمامی موارد مبلغ را برگشت می دهد.
خیلی ها فکر میکنند تخفیفان یعنی دوتا تماس و ست کردن این با یه مرکز.ممکن است در مورد فرایند کار توضیح دهید؟
بله حالا شما این را میگویید اما خیلی ها فکر میکنند ما در خانه امان نشستیم و یک سایت درست کردیم و مگر یک سایت چقدر هزینه دارد و اینها نه اصلا اینطوری نیست. فرایند ها خیلی پیچیده است ما در حقیقت در بخش فروشمان چه تماس های ورودی چه تماس های خروجی که از سیستم ما اتفاقی می افتد را با اینها تماس گرفته می شود شرایط توضیح داده می شود و کارشناس را ارجاع می کنیم که شرایط را ببینید و مجوزها را بگیرد قرار داد را ببندد بیایید اینجا کارهای بایگانی اش انجام شود و بخش تولید محتوا و مطالب و بعد بقیه کار.
در این چند سالی که فعالیت می کنید روند پیشرفت شما از گذشته تا اکنون چطور بوده؟و بخصوص در شهرستان ها؟آیا فرق میکند پیشرفت؟
ببینید پیشرفت خیلی فرق میکند و دلیل آن برمی گردد به بحث فرهنگ سازی و اعتماد سازی مثلا ما الان مشکلی که داریم مثلا در شهر اصفهان داشتیم در مورد رستوران ها . خب ما قرار داد می بسیتیم می گذاشتیم روی سایت و تمامی مدیران رستورانا شکایت داشتند که مردم از تخفیف که استفاده میکنن در کنارش چونه هم میزنند برای تخفیف بیشتر یعنی احساس میکنند چون اینجا تخفیف داده شده است در آنجا هم باید تخفیف بگیرند که این ما رو کاملا دچار مشکل کرده بود و این فرهنگ ها خیلی فرق میکند و خیلی جا داره در شهرستان ها تا وضعیت جا بیافتد.
سوال:اگر بر میگشتید به چند سال قبل همین کسب و کار را راه می انداختید یا کار بهتری انجام میدادید؟
اگر می خواستم کسب و کاری راه بیندازم این یک سوال دیگه است که ممکن است جوابش نه باشد اماباز هم تخفیفان را راه می انداختم
از نظر خودتان چه چیزی در کار موفق تان کرده است؟
موفقیت یک تعریف نسبی است که حالا باید تعریف کنیم آیا ما موفق شدیم یا نه اما واقعیتش تلاش بی وقفه. یعنی دیشب ما تا ساعت ده و نیم سر کار بودیم پریشب تا ساعت 11 یعنی هرکسی که از دور ببیند این را حس نمی کند و در کنار این ها تیم اجرایی خوب و همراهی علی الخصوص خواهرم
آینده شرکت تان را چگونه می بینید؟
در واقع هدفمان این است که بتوانیم یک گسترش سراسری در سطح کشور داشته باشیم و بتوانیم تمام سرویس های مورد نیاز شرکت های تجاری و مشتریان را فراهم کنیم.
راجع به کسانی که می خواهند ایده ای جدید و یا کسب و کاری را راه بیاندازند چه توصیه ای دارید؟
ببینید هر ایده ای دوتا بخش اصلی دارد یکی کاستومر ولیدیشن آن است ایده به اندازه موهای سر ما ایده است مهم این است که ببینیم کسی حاضر است از آن ایده استفاده کند؟ ما همیشه عادت داریم برویم با مادرمان بگوییم و یا به برادرمان بعد آنها بگویند به به و این از کجا به ذهنت رسید و خب پس این خوب است اما این کاملا غلط است و در بازه زمانی آدم را سرخورده می کند ببینید شما اگر ایده ای دارید باید اولا مخاطبتان را بشناسید و ببینید با چه کسی می خواهید صحبت کنید و باید بروید در سطح خیابان از مردم عادی از سطح بالا متوسط و.. ببنید آیا اینها حاضر هسند که مشتری ایده شما باشند؟ این می شود کاستومر ولیدیشن٬ مورد دوم هم حتی آدم هاییکه آن کار را کرده اند خیلی زیاد هستند. یعنی آدم هایی که با یک ایده ای می آیند شما هم با یه پیشنهاد کاری خوب شروع به کار میکنید٬ بزرگترین و اساسی ترین مشکل مجموع تیم اجرایی خوب داشت است یعنی اینکه بتوانند یک موضع را خوب و تمیز قشنگ اجرا کنند باید روی تیم بندی و پیدا کردن آدم های مناسب همکار شما خیلی بتوانید فکر کنید.
مصاحبه ی خوبی بود٬ ممنون
فقط توی بحث نگارشی مشکلاتی هست٬ مثلاْ بعضی قسمت ها از کاما استفاده نکردید که مجبور بودم برگردم و دوباره جمله رو بخونم و از این قبیل.
عالی بود
فقط په طور می توانمبا فرئشگاه تماس بگیرم
همین که خودش طراحی کرده از سیستم آماده استفاده نکرده و رقیب ها سعی کردن رو وردپرس همچین چیزی را راه بندازن دلیل موفقیتش را مشخص میکنه
ساعت ده و نیم
نه ساتع ده و نیم
والا تا جایی که میبینم سایت تخفیفان فقط داره سر مشتری رو کلاه میذاره تا اینکه کار مثبتی کنه، من مشتریشون بودم که ازشون کالا سفارش دادم و کالاها معیوب و اشتباه دستم رسید و هیشکی هم پاسخگو نبود
مصاحبه ی مفیدی بود .
آرزوی موفقیت بیشتر را براشون داریم .