حتمن خیلی از شما مدیر پروژه نیستید و یا مدیریت پروژه رو به صورت حرفهای دنبال نمیکنید. ولی بد نیست با مفاهیم مدیریت پروژه حرفهای به زبان ساده آشنا بشوید. در اینجا در مورد پروژههایی صحبت میکنیم که خواسته یا ناخواسته بهتر از آنچه که هستند نشان داده میشوند.
پروژه های هندوانهای به پروژههایی گفته میشود که ظاهرن سبزند ولی از داخل سرخ هستند. بگذارید ببینیم چرا این پدیده اتفاق میافتد و با چند نوع از هندوانهها آشنا بشویم. در خیلی از شرکتهای بزرگ، برای مدیریت عالی این امکان وجود ندارد که در جریان جزئیات همه پروژهها باشد. برای همین آنها فقط به نمایشگرها نگاه میکنند تا وقت خودشان را بهتر هزینه کنند. خیلی وقت پیش، کسی تصمیم گرفت پروژهها را به شکل علامت راهنمایی رانندگی در بیاورد و آنها را قرمز و زرد و سبز صدا کند. قرمز بودن پروژه به این معناست که مدیر باید در پروژه شیرجه بزند و در مورد آن تحقیق کند. به همین دلیل، کمتر مدیر پروژهای پیدا میشود که بخواهد پروژهی خود را قرمز نشان بدهد، حتا اگر واقعن در حال آتشسوزی باشد. در واقع آنها احساس میکنند اگر مدیر ارشد پروژهی قرمزی از آنها ببینید باید از فردا صبح به دنبال کار جدیدی باشند. همین مساله باعث شده که مدیران پروژه همیشه بگویند پروژهشان سبز یا در بدترین حالت زرد است. پروژهها به همین دلیل در پشت رنگ بهتری پنهان میشوند و تیم پروژه آرزو میکند قبل از اینکه کسی متوجه بشود پروژه به حالت بهتری تغییر جهت بدهد و اوضاع بهتر بشود. پس آنها پروژههای قرمز را در پوستهای سبز قرار میدهند و نفس خودشان را در سینه حبس میکنند. به کلام دیگر، پروژها را به هندوانه تبدیل میکنند.